.
يكشنبه 21 ارديبهشت 1404.
امروز
May 11 2025.
برابراست با

 

 

زندگی نامه و مشخصات شهید ابراهیم حمیدی

ابراهیم حمیدی
مسلم ابن عقيل 1361/7/12
1335 سومار
بر اثر اصابت تير و تركش
تصویر شهید ابراهیم حمیدی

زندگی نامه ابراهیم حمیدی

پاسدار شهيد ابراهيم حميدي در سال 1335 در دهكده به نام فيض آباد همدان در يك خانواده مذهبي و فقير ديده به جهان گشود و در سن 7 سالگي به علت عدم توان مالي خانواده ، مشغول به كار شد و در سن 12 سالگي به تهران آمدند و در سال 47 در يك شركت مشغول به كار شد . او كه فردي فعال بود ضمن كار به

 

فعاليت سياسي ، مذهبي در كارخانه پرداخت و به علت ظلم و ستم كه به كارگران مي شد با كارفرما مخالفت مي نمود از اين رو زير نظر سازمان امنيت در آمد . در سال 1352 ازدواج كرد و پس از يك ماه از طرف كارخانه به عنوان اخلالگر از شركت اخراجش كردند و حدود 2 سال بيكار مي ماند و بعد به شركت ايران

 

خودرو مي رود و آنجا مشغول به كار مي شود و باز ظلم و تعدي به كارگران نمي گذارد ايشان آرام بنشيند و فعاليت ضد ستم شاهي را آغاز كرد و در سال 57 نيز از شركت به عنوان‌فعاليت سياسي و خرابكار ، اخراج شد و فعاليت اصلي را از همان جا آغاز كرد و در تظاهرات ها شركت نمود.

بعد از پيروزي انقلاب دوباره به شركت رفت و استخدام شد و به انجمن اسلامي و بسيج كارخانه عضويت پيدا كرد و با شروع جنگ تحميلي سر از پا نشناخت و به جبهه رفت و در عمليات مسلم ابن عقيل شركت كرد و مورد حمله دشمن قرار گرفت و بر اثر اصابت تير و تركش به پيكر پاكش ، روح بلندش به لقاء الله پيوست .

از زبان مادر گرامیشان:

ابراهيم سومين پسرم است و در همدان به دنيا آمد و 12 ساله بود كه به اين جا مهاجرت كرديم . ابراهيم تا پنجم ابتدايي تحصيل كرد و به خاطر سختي زياد به مدرسه نرفت و از زمان بچگي شروع به كار كردن كرد . بچه اي خوب بود و نماز و روزه اش را به موقع مي‌گرفت و در نماز جمعه شركت مي كرد زمان انقلاب فعاليت هاي زيادي مي‌كردند   يك روز محمد به پدرش گفت كه مي خواهم به راهپيمايي بروم پدرش گفت من راضي نيستم و محمد در جواب گفت اگر هم راضي نباشي من هم مي روم وقتي كه محمد از منزل بيرون رفت به پدرش گفتم كه اين چه حرف هايي است كه به او زدي به جاي اين حرف ها مقداري پول توي جيبش مي گذاشتي و پدرش سراغش رفت اما پيدايش نكرد .زمان انقلاب به در خانه ها مي رفتند و دواگلي و درمان و پارچه و چيزهاي مختلف جمع آوري مي كردند و من هم مقداري پارچه به او دادم .و از من خداحافظي كرد و رفت پرسيدم كه كجا مي روي گفت مي روم خون بدهم و رفت . وقتي كه شاه فرار كرد ابراهيم و محمد دو تا اسلحه گرفته بودند و به منزل آوردند و با آن عكس انداختند و باز اسلحه ها را پس  دادند  در آن زمان  بود كه به  ابراهيم زن داديم و يك  عروسي ساده اي  برگزار كرديم . ابراهيم هر چيزي را كه

مي‌خريد‌مي آورد و با من و بچه هايم تقسيم مي كرد و سهم همه را مي داد يك روز آمد و به من گفت مادر مي خواهم بروم جبهه گفتم كجا؟ و در جوابم  گفت سيستان و بلوچستان به او گفتم كه مادر نرو آنجا منافق زياد است سرت را مي برند و جنازه ات را به ما نمي دهند؟به من گفت : مادر مگر ايمانت ضعيف شده . ابراهيم رفتن به جبهه و شهادتش 60 روز طول كشيد . بعد از سه روز شهادتش  به  خانواده خبر دادند . من مثل مرغ سركنده بودم و دلم خيلي شور

مي‌زد . و به بيمارستان ها سر مي زدم و سراغ مي گرفتم كه آيا شهيد يا زخمي آورده اند يا نه حالم بد بود و خيلي

مي‌ترسيدم . ابراهيم در تيپ 27 محمد رسول الله و در منطقه سومار به شهادت رسيد . محمد از طرف سپاه اعزام شد. پسري فعال بود و خيلي مؤمن يك بار خواب امام زمان (عج) را ديده بود صبح برايم تعريف كرد و گفت كه در خواب زنگ منزل زده مي شود و محمد بيرون مي رود و مي بيند كه امام زمان (عج) بيرون در ايستاده است امام زمان (عج) مي گويد حميدي نترسيدي كه بيرون آمدي و محمد مي گويد آقا تا زماني كه شما را داريم چرا بترسيم . محمد مفقود الاثر شده بود و به ما گفته بودند كه شهيد شده اما جسدش را تحويل ندادند و من چشم انتظار بودم و هر روز منتظر اين بودم كه خبري از محمد برايم مي رسد توي اين مدت خيلي سختي كشيدم يك بار خواب ديدم كه محمد لباس سفيدي پوشيده و به من سلام كرد گفتم نه نه كجا بودي گفت مادر توي بازداشت بودم وقتي كه بيدار شدم گفتم محمد پيدا شده و بعد از دو ماه جسدش را آوردند اول به من نگفتند وقتي كه فهميدم به آنها گفتم سفر كرده ام آمده و شما به من نمي گوييد . محمد در منطقه فاو به شهادت رسيد .

خدا را شكر مي كنم كه چنين بچه هاي سالمي را به من داده و امانتي هستند در دست من و خدا چيزي را كه داده يك روز هم پس مي گيرد .

 مريم سلطان اسكندري ( مادر شهید)

 

وصیت نامه ابراهیم حمیدی

در دست نیست

شهدای همنام و مشابه با شهید ابراهیم حمیدی


با افتخار تقدیم می نمایم به شهدای پرافتخارشهرقدس بخصوص برادر عزیزم مجید کولانی

از عملکرد کدام اداره شهرقدس بیشترین رضایت را دارید؟

معرفی شهدای شهرقدس

ghodsi 22.jpg

آمار بازدید از سایت

1017825
امروز
دیروز
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
1004
2088
13901
32334
1017825

آی‌پی شما: 18.221.142.39
امروز: یکشنبه، 22 ارديبهشت 1404 - ساعت: 13:02:11
logo-samandehi