قنات های قدیمی و کفترچاهی
- توضیحات
- نوشته شده توسط مجتبی کولانی
- بازدید: 575
یادش بخیر
کوچه های قلعه همشون خلوت بودن، خب جمعیتی نداشت
یه روز دیدیم این سکوتو صدای آژیر آتش نشانی شکست
یه هیجانی داشت که نگو، دویدیم دنبالشون ببینیم چی شده، آخه جایی آتیش نگرفته بود و ماهم آتیش نشان ندیده بودیم
رفتن پشت باغ امامی ( دقیقا پشت فرهنگسرای عترت و قرآن الان داخل بلوار مصلی)
اونجا چند تا چاه بود که دریچه های قنات های اصلی بودن که از کاووسیه میومدن و تا سر قنات میرفتن
طناب انداختن و رفتن داخل چاه
خلاصه بعداز یکی دو ساعت یه پسری رو درآوردن.پاش حسابی باد کرده بود.
پسره رو میشناختیم .از فامیلشون پرسیدیم چی شده؟
گفت: با هم اومدیم اینجا که بریم داخل چاه کفتر چایی بگیریم.
یه نخ شیرینی بسته بودن به یه بوته خار و رفته بودن پایین
نمیدونم خاره کنده شده بود یا نخه پاره که اولی میفته و دومی در رفته بود خونه و بعد از یکی دوساعت از قیافش فهمیده بودن چیزی شده و خلاصه ...
انقدر بهشون خندیدیم که از محله رفتن
خیلی باحال بود.یادش بخیر
الان روی اونجا کلی خونه ساختن.
ممنون ازتون اصلانی هستم.